جدول جو
جدول جو

معنی شکر لهجه - جستجوی لغت در جدول جو

شکر لهجه
آن که آهنگ گفتارش مطبوع است شیرین سخن خوش زبان
تصویری از شکر لهجه
تصویر شکر لهجه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ کَ لَ جَ / جِ)
آنکه آهنگ گفتارش مطبوع است. شیرین سخن. خوش زبان. (فرهنگ فارسی معین) :
گفتم اکنون سخن خوش که بگوید با من
کآن شکرلهجۀ خوشخوان خوش الحان می رفت.
حافظ.
و رجوع به شکرزبان و شکرگوی شود
لغت نامه دهخدا
نوعی گل با ساقه های بلند که ساقه ی آن شیرین و خوردنی است
فرهنگ گویش مازندرانی